کاش عدالت علی علیه السلام الان هم می بود!



در یکی از شب‏های آغازین خلافت، امام علی‏ علیه السلام چراغی را در اطاق بیت المال روشن کرده مشغول محاسبات لازم بودکه طلحه و زبیر بر حضرت امیرالمؤمنین علی‏ علیه السلام سلام کرده، وارد شدند و گفتند:
با شما کاری داریم.
امام فرمود:
آیا مربوط به حکومت و امور مسلمین است یا به امور شخصی شما ارتباط دارد؟
پاسخ دادند: امور شخصی خودمان است.
امام علی‏ علیه السلام چراغی را که از بیت‏المال در مقابلش روشن بود خاموش، و چراغ دیگری را روشن کرد.
پرسیدند: چرا اینگونه عمل کردی؟
حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام پاسخ داد:
روغن چراغی که روشن بود از بیت‏المال، و کار شما شخصی بود، روا نبود که روغن چراغ بیت‏المال در مصارف شخصی قرارگیرد، امّا روغن این چراغ از اموال شخصی من است.
حال هر مقدار که می‏خواهید از مسائل شخصی خود بگوئید.
طلحه و زبیر به یکدیگر نگاهی کردند و گفتند:
برویم، این مرد به راه دین می‏رود، و با ما معامله‏ای نخواهد کرد.


نتیجه؛

ما شیعیان بی خود و بی جهت عاشق امیر الومنین علی علیه السلام نیستیم، علت عشق ما به این امام اعمال و رفتاری است که در تمام ابعاد مختلف از این امام معصوم علیه السلام دیده ایم .

در بعد ارتباط با خدا انسان مبهوت می شود، در بعد عدالت از کوچکترین چیز که یک چراغ است کوتاه نمی آید، در بعد صبر و سکوت تا جایی بالا می رود که به خاطر دستور رسول خدا صل الله علیه واله به قاتلین همسرش چیزی نمی گوید و صبر می کند و هزاران بعد دیگر که در پیام های بعدی خواهد آمد.

باید به خود ببالیم و افتخار کنیم که همچنین اقایی داریم

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را



منبع:

[مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص110 و چندین منبع دیگر ] .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها